کودکان با سری نسبتا بزرگ (حدود یک چهارم کل قد آن‌ها) که برای بدنشان سنگین است، و با گردن و ماهیچه‌های پشت سست و ضعیفی متولد می‌شوند، به طوریکه بتوانند به حالت جمع شده در رحم مادر قرار بگیرند. بنابراین در طی ماه‌های اولیه نگه داشتن سر برای کودکان سخت و نیازمند کمک است. هنگامیکه کودکان روی شکمشان دراز می‌کشند بالا آمدن سرشان در خلاف جهت جاذبه‌ی زمین به تلاش بسیار زیادی نیاز دارد. کودکان در حدود دو ماهگی شروع به کنترل سر و گردن خود می‌کنند.

توانایی کودک شما در بالا بردن سرش نشان دهندهی آغاز گسترش حرکتی و کنترل بدن است. او تنها پس از کسب توانایی بی‌حرکت نگه داشتن سرش، بالا آمدن و‌‌ رها کردن و به دو طرف چرخاندن آن، قادر به ادامه‌ی گسترش توانایی‌های دیگر از جمله غلتیدن، نشستن و روی زمین خزیدن خواهد بود.
هنگامی که کودک شما سرش را بالا می‌برد، در ابتدا ماهیچه‌های گردن و بعدا ماهیچه‌های شانه‌اش را قوی می‌کند. در طول یک ماهگی نوزادان موفق به بالا بردن آرام سرشان و تکان دادن آن به اطراف و در نتیجه قوی ساختن ماهیچه‌های گردنشان می‌شوند. آن‌ها به تدریج می‌توانند سینه‌ی خود را از زمین بلند کنند که باعث تقویت ماهیچه‌های پشتشان می‌شود. همچنان که ماهیچه‌ها قوی‌تر می‌شوند، کودکان موفق به بلند کردن تمام سینه‌ی خود از زمین و تکیه دادن به ساق‌های دستشان می‌شوند.

اگر به نظر رسید که فعالیتی بیش از حد برای او سخت است، سعی کنید آن را با تقسیم به فعالیت‌های کوچک‌تر ساده کنید یا کل فعالیت را بازبینی کنید. به عنوان مثال، موقع بازی با انبوهی از اسباب‌بازی، شما می‌توانید تنها بزرگ‌ترین، یا کوچک‌ترین آنها را به نوزاد بدهید.
موقعیت‌هایی را پدیدآورید که در آنها نوزاد شما باید اعمال خودش را برنامه‌ریزی کند. مثلاً یک کهنه‌ی پارچه‌ای را جایی در دسترس او قرار دهید. یکی از اسباب‌بازی‌های مورد علاقه‌اش را روی کهنه در دورترین فاصله از او بگذارید. او را تشویق کنید تا اسباب‌بازی را بردارد. کم‌کم، او خواهد فهمید که اگر انتهای کهنه را به سمت خودش بکشد، اسباب‌بازی هم به سمت او کشیده می‌شود. این راه فوق‌العاده‌ای است برای اینکه به او یاد بدهید «خودش» برنامه‌ریزی کند؛ تمام مراحل را طراحی کند تا اتفاقی رخ دهد.
سعی کنید به خاطر داشته باشید که وقتی اسباب‌بازی را پرتاب می‌کند، و انتظار دارد شما آن را برایش بردارید، در واقع او خیلی بیشتر در حال عصبانی کردن شماست!

فعالیت‌ها و اسباب‌بازی‌هایی را در اختیار نوزاد خود بگذارید که روی گسترش مسئله علت و معلول معطوف باشند و در مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، با استفاده از اسباب‌بازی‌ها، حل مسائل ساده را تمرین کنید.
بازی‌هایی مشابه قایم‌موشک را با نوزاد انجام دهید تا درک مسئله بقای شیء را در او تقویت کنید و حافظه‌اش را تقویت کنید. جلوی او اشیاء را پنهان کنید و او را تشویق کنید تا آنها را پیدا کند.
مسئله‌های مناسب با نوزاد را طراحی کرده و در اختیارش قرار دهید. مثلاً شیء جالبی را پشت مانعی قرار دهید سپس او را زیر نظر بگیرید و ببینید که چطور مسئله را حل می‌کند. به او راه‌حل‌های متفاوتی برای حل یک مسئله مشابه ارائه دهید.
مطمئن شوید که این تحریک برای سن و توانایی‌های او مناسب است. فعالیت بیش از حد ساده باعث بی‌حوصلگی می‌شود و فعالیت بیش از حد سخت، باعث خشم و عصبانیت! سعی کنید این چالش تنها کمی بالاتر از سطح قابلیت‌های عادی او باشد.

قسمتی از اسباب‌بازی یا شیئی را بپوشانید و نوزادتان را تشویق کنید که دنبال آن بگردد. این کار، بقای اشیاء را به او می‌آموزد. یعنی او خواهد دانست که حتی اگر شیء در دید او نباشد، هنوز وجود دارد.
فرصتی را برای تمرین حل مسائل و درک روابط تصادفی عادی در اختیار نوزادتان قرار دهید. این شامل در اختیار گذاشتن اسباب‌بازی‌های آویزانی می‌شود که نوزاد بتواند به آنها ضربه بزند؛ همچنین اسباب‌بازی‌هایی که او را به انجام کارهای گوناگون تشویق می‌کند مثل جغجغه و چیزهایی که او بتواند در دست بگیرد و در دهانش بگذارد... همه این‌ها به او کمک خواهند کرد که روابط عادی و حل مسئله را درک کند. زیرا او باید تصمیم بگیرد که انجام کدام عمل او را به نتیجه دلخواهش می‌رساند.
زمانی را برای یادگیری به همراه نوزاد خود اختصاص دهید، اما در عین حال، به او هم اجازه دهید به تنهایی یاد بگیرد و جستجو کند. این بار تنهایی اهمیت بسیار زیادی دارد و او را قادر می‌سازد تا با قابلیت‌های خودش بهتر آشنا شود، و مهارت‌های حل مسئله را در خودش تقویت کند.

منوی سایت