بچه‌ها از شنیدن مکرر ماجراهای مربوط به دوران کودکی مادرشان اصلا خسته نمی‌شوند. آن‌ها دوست دارند بارها و بارها با علاقه گوش کنند که وقتی مامان کوچک بود، چگونه بود. می‌توانید این ماجراها را به شکل یک بازی و مصاحبه انجام دهید. نوه از مادربزرگ سوال می‌کند و مادربزرگ هم قول می‌دهد که به سوالات درست پاسخ دهد. سوالاتی مانند:
  • وقتی مامان کوچک بود، شما کجا زندگی می‌کردید؟ خانه‌ی شما چه شکلی بود؟
  • مامانم دوست داشت کجا بازی کند؟ داخل خانه، باغ، حیاط، پارک و ...؟
  • آن جا چه شکلی بود؟
  • مامانم بیشتر از همه دوست داشت با چه چیزی بازی کند؟
  • دوستان مهد و مدرسه‌اش چه کسانی بودند؟
هر کودکی داستان‌های مورد علاقه‌ای دارد که هیچ‌وقت از شنیدنش سیر نمی‌شود، آیا تکرار این مکررات او را خسته و کسل نمی‌کند؟ ابدا، حتی ذره‌ای، چون از شنیدن آن‌ها لذت می‌برد و خوشحال می‌شود. او همه‌ی جزییات داستان را می‌داند و دقیقا اطلاع دارد که جمله‌ی بعدی داستان چیست.
در این دنیای بزرگ و غیرقابل پیش‌بینی قصه، یک داستان با تمام جزییاتش به شنونده‌ی کوچک ما حس امنیت و اطمینان می دهد.

منبع: کتاب دنیای من و مادربزرگ | آلموت بارتل، یولیا یوره | انتشارات بافرزندان