اكنون به‌خوبی می‌دانیم كه اتصالات‌عصبی،‌نقش‌بسیار اساسی در روند یادگیری ‌ایفا می‌كنند. اگر در سال‌های اول‌ زندگی، به‌طور مداوم از یك اتصال‌‌عصبی استفاده شود، برای‌ همیشه در بدن دائمی می‌شود. درحالی‌كه اگر از آن به‌ندرت استفاده شود و یا هیچ‌گاه مورد استفاده قرار‌ نگیرد، برای‌ همیشه از بین می‌رود.

به همین دلیل تحریك و تشویق مطلوب نوزاد و یا كودك، بسیار مهم است. بنابراین، سیستم‌های گیرنده‌ی بدن انسان باید ازطریق تجارب گوناگون به خوبی فعال شوند؛ تا اساس كاركرد مغز برای تمام طول عمر انسان پی‌ریزی شود. به این ترتیب، عدم تحریك و تشویق مناسب، از رشد اتصالات سلولی می‌كاهد و یا آنها را كاملاً ازبین می‌برد.

این نكته، كاملاً درمورد حواس پنج‌گانه و حركات بدنی نیز صدق می‌كند. بخش‌هایی از مغز كه احساسات، تفكر و زبان انسان را كنترل می‌كند، نیز از این قاعده مستثنی نیست. به هنگام تولد، بعضی از قسمت‌های مغز، هنوز به خوبی به تكامل نرسیده است؛ مانند: مراكز مربوط به حافظه، تفكر، رفتارهای احساسی و رفتارهای اجتماعی. این ویژگی‌های انسانی به طور ناگهانی ظهور نمی‌كنند؛ بلكه درواقع یك پل ارتباطی بین عوامل ژنتیكی كودك شما و تجارب او در طول دوران كودكی، باعث به‌وجود آمدن آنها می‌شود. به همین علت، نخستین روابط عاطفی زندگی كودك شما، تأثیری حیاتی بر رشد مغز او دارد.

 

منبع: کتاب کودک هشیار بپروریم
نویسنده: دکتر بئاتریس میلتر (خالق مجموعه کتاب‌های شیوه‌های تقویت هوش نوزاد)