این داستان ساده پیش زمینه‌ی سرگرم کننده‌ای برای آموزش شمارش معکوس است.
«یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچکس نبود. یک روز پنج تا اسب وحشی به دنبال چهارتا خوک مسابقه گذاشتند. این چهارتا خوک دنبال سه تا سگ دونده گذاشتند. این سه تا سگ دنبال دو تا گربه‌ی چاق دویدند و این دوتا گربه‌ی چاق دنبال یک موش زبل گذاشتند. اما چه بلایی سر موش زبل آمد؟ این موش درحالی که جیغ و ویغ می‌کرد، دوید و وارد لانه‌اش شد و دیگر از آن‌جا خارج نشد.»
هنگام شمارش معکوس از حرکت انگشتانتان استفاده کنید و در آخر روی هم بشمارید که قصه‌ی ما چندتا حیوان داشت.

منبع: کتاب 150 بازی و فعالیت عددی برای تقویت ذهن برای پیش‌دبستانی‌ها | جین کمپ، کلیر والترز | انتشارات بافرزندان