به کودکتان کمک کنید درباره‌ی طول و تعداد اعضای بدنش مطالبی بیاموزد.
  • از یک تکه کاغذ دیواری استفاده کنید و با یک مداد شکل بدن کودکتان را بکشید.
  • به همراه کودکتان به این شکل نگاه کنید و از او بپرسید که آیا بازوهایش از پاهایش بلندتر است یا کوتاه‌تر و هم‌چنین چند تا انگشت شصت دارد.
  • از کودک بخواهید تا چشم‌ها، بینی، دهان، موها، و لباس‌هایش (به ویژه دکمه‌های لباسش) را بکشد.
  • اجزای صورت او را با هم بشمارید و برایش توضیح دهید که چگونه چشم، گوش، بازو، پاها و... به صورت زوج (جفتی) در بدن وجود دارند. در حالی که فقط یک دهان و یک بینی دارد.

افراد عجول و کم‌حوصله به ندرت برای قصه گفتن وقت می‌گذارند. آن‌ها به جای این کار یا برای بچه‌ها نوار قصه می‌گذارند یا آن‌ها را جلوی تلوزیون می‌نشانند. اما یادگیری کودکان وقتی بیشتر می‌شود که برای آن‌ها کتاب قصه بخوانید و یا خودتان قصه تعری کنید. چرا؟

  • زیرا کودک در هنگام قصه‌گویی، صدای آشنای قصه‌گو را می‌شنود، صدایی که عواطف و احساسات فرد قصه‌گو را نیز به همراه دارد. این مسئله دقت کودک را برای شنیدن افزایش می‌دهد. در این حالت ، او به دنبال این نیست که فقط قصه‌ای را تا انتها گوش کند بلکه آن را با جان و دل می‌شنود و وجود خود را از عواطف گوینده‌اش پر می‌کند.

اسباب‌بازی‌هایی که کودکتان به آن علاقه نشان می‌دهد و هوشیاری‌اش را تقویت می‌کند، نباید الزاما قیمیت بالایی داشته باشند. سعی کنید برای هر دوره سنی کودک، اسباب‌بازی‌های مخصوص همان دوره را به او بدهید. دادن اسباب‌بازی‌های مخصوص دوره‌ی سنی دو سالگی به کودک یک ساله به معنی محروم کردن او از لذت‌ها و خوشی‌های دوره سنی خودش است. برای تهیه اسباب‌بازی باید به گروه سنی و علایق کودک توجه شود و ببینید در برابر هر کدام از اسباب‌بازی‌ها چه واکنشی نشان می‌دهد. آیا با دیدن آن اسباب‌بازی هیجان‌زده، خوشحال و متعجب می‌شود؟ اگر جواب مثبت باشد، پس راه را درست آمده‌اید و اسباب‌بازی مربوط به گروه سنی و متناسب با ذوق و علاقه فرزندتان را انتخاب کرده‌اید.

چیزی تغییر نکرده است؛ هنوز هم مادربزرگ‌ها بیشترین قصه‌ها را برای بچه‌ها تعریف می‌کنند. چون آنان چیزهای زیادی از زندگی می‌دانند و دانش و آگاهی خود را با کمال میل به نوه‌هایشان انتقال می‌دهند.
هنگام خواندن و یا تعریف کردن قصه، گرما و صمیمیتی ایجاد می‌شود که نمی‌توان آن را با هیچ رسانه‌ی دیگری جایگزین کرد. کودکان این حالت را به خوبی درک می‌کنند. آنان علاوه‌ بر شنیدن قصه، حالت‌های صورت و حرکت‌های دست مادربزرگ را هنگام تعریف قصه با دقت زیر نظر می‌گیرند. اگر هم‌زمان با قصه‌گویی مادربزرگ، پدربزرگ هم قصه را به صورت نمایش اجرا کند، بچه‌ها خیلی لذت می‌برند.

حس همدردی کودک بین دوازده تا هجده ماهگی، بروز می‌کند. مثلا وقتی می‌بیند کودک دیگری گریه می‌کند، سعی می‌کند او را با نوازش و بوسیدن آرام کند. اگر فرزندتان به مهدکودک نمی‌رود، حتما برنامه‌ای بریزید تا بتواند با کودکان دیگر در ارتباط باشد. او را بیشتر اوقات در ساعات مشخصی به پارک ببرید تا به آن عادت کند. اگر کودکتان را در خانه نگه می‌دارید، سعی کنید در طول هفته برای نصف روز هم که شده او را به مهدکودک ببرید.
برخی اوقات شنیده می‌شود کودکانی که در مهدکودک نگهداری می‌شوند، در مقایسه با کودکانی که به مهدکودک نمی‌روند اجتماعی‌تر و کنجکاوترند. این موضوع الزاما به این معنی نیست که فقط مهدکودک چنین تاثیری دارد، بلکه در صورت نبودن کودک در مهدکودک، می‌توان او را اجتماعی‌تر هم تربیت کرد؛ البته به شرطی که ارتباط با بیرون از خانه را افزایش داد.

منوی سایت